تخریب قبور ائمّۀ بقیع علیهم السلام
شاعر : مجتبی صمدی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
چند وقت پیش بود که غم بی حساب شد کعـبه دوباره اَبـرَهـه گـونه خـراب شد
این کعبه چار قبله به محراب سینه داشت کز خاکِ کـینه چهـرۀ آن در نـقاب شد
نفرین به آنکه بغض علی را بهانه کرد بـاغِ بـقــیـع زیـر قـدومـش تــراب شـد
این نسل کـینه توز همان نسل کوچه اند که زیر پـایـشان گـلِ یـاسی گـلاب شد
اجدادشان به کوچه به زهـرا لگد زدند وقتی که دست شیـر خُدا در طناب شد
بـازوی فـاطـمه وسـط کـوچه شد دوتـا وقـتـی غـلاف واردِ این مـنـجـلاب شد
طوری کشیده خورد به زهرا که بعد از آن رو از عـلی گـرفت و میان حجـاب شد
مادر به پیش چشم پسر خورد بر زمین کابوس کوچه بهر حسن یک عذاب شد
از بعد کوچه حوریه دیگر نفس نداشت دیگـر ورق ورق هـمـۀ این کـتـاب شد
در فکـرشان عزم به نـبـش قـبـور بود صد شکر از این جنایت و غم اجتناب شد
|